loading...

ارز دیجیتال

بنا بر گزارش اخیر بلومبرگ در تاریخ 12 مارس (21 اسفند)، شاخص‌های کلیدی حرکت قیمت، از احتمال روند نزولی دوباره قیمت بیت کوین خبر می‌دهند.

بر اساس این گزارش، معیارهای تکنیکال نشان می‌دهند که وضعیت تقاضای خرید بلندمدت برای بیت کوین رو به بدتر شدن است و به همین ترتیب، فشار فروش می‌تواند افزایش پیدا کند.

بلومبرگ اظهار داشت که شاخص میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD)، از اواسط ماه فوریه حرکتی رو به پایین داشته است. MACD یکی از شاخص‌های تکانش دنباله‌رو روند است که ارتباط بین دو میانگین متحرک قیمت یک سهام را نشان می‌دهد.

بیت کوین در هفته‌های گذشته، چندین بار قیمت 4 هزار دلاری را تجربه کرده است اما از آن زمان تا کنون، نتوانسته است برای دوره‌ی قابل‌توجهی، از این مرز عبور کند. بلومبرگ اذعان داشت که تا زمانی که قیمت بیت کوین از این مرز فراتر نرود، بعید به نظر می‌رسد که با فشار خرید مواجه شود.

مایک مک‌گلون (Mike McGlone)، تحلیلگر بلومبرگ اذعان داشت:

کل صنعت برای ادامه دادن به مسیر کاهش قیمت آماده است. این شرایط با شرایط ماه نوامبر، درست پیش از فروپاشی(سقوط به زیر 6000 دلار)، مشابه است. قیمت‌ها در محدوده‌ی باریکی نوسان می‌کنند و بازار نزولی نیز چندین افزایش ناگهانی و چشمگیر اما زودگذر را تجربه کرد.

تحلیل بلومبرگ: احتمال سقوط دوباره قیمت بیت کوین بر اساس شاخص‌های کلیدی!کارشناسان صنایع دیگر نیز اشاره کرده‌اند که سرمایه‌گذاران، در حال رها کردن بیت کوین و انتقال پول خود به آلت کوین‌ها هستند.

متی گرینسپن (Mati Greenspan)، تحلیلگر بازار مطرح شرکت EToro، اظهار کرد:

این موضوع تنها به این دلیل است که در حال حاضر، سرمایه‌گذاران، توانمندی‌های بیشتری در برخی از توکن‌های کوچک‌تر می‌بینند. همان‌طور که به نقطه‌ی اوج زمستان ارزهای دیجیتال نزدیک می‌شویم، می‌بینیم که واقعاً برخی از آلت کوین‌ها در چند هفته‌ی گذشته، دستاوردهای چشمگیری داشته‌اند. ما اکنون در وضعیتی هستیم که اهل صنعت به آن فصل آلت کوین‌ها می‌گویند.

در زمان نگارش این مطلب، اطلاعات به دست آمده از تریدینگ‌ویو (TradingView) چنین نشان می‌دهند که شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی بیت کوین، 44.3 است و فروش را پیشنهاد می‌کند. بیت کوین در زمان نگارش این خبر با قیمت 3,910.57 دلار معامله می‌شود.

منبع: cointelegraph

به گزارش نشریه‌ی محلی بانکوک پست در تاریخ 12 مارس (21 اسفند)، قانون‌گذاران اوراق بهادار (SEC) تایلند از تصویب اولین پورتال عرضه اولیه سکه در این کشور خبر دادند.

هیئت‌مدیره‌ی کمیسیون بورس و اوراق بهادار تایلند، با راه‌اندازی اولین ICO این کشور که امکان نمایش ICOها، اجرای ارزیابی بایسته (due diligence)، تائید کدهای منبع قراردادهای هوشمند و اداره‌ی روال سیاست شناسایی مشتری (KYC) را فراهم می‌کند، موافقت کردند. متصدی این پورتال، یک شخص خارجی است.

آرشاری سوپیروژ (Archari Suppiroj)، مدیر دپارتمان فناوری مالی SEC، به بانکوک پست گفت:

اولین پورتال ICO مجاز، برای تصویب رسمی سازمان‌های دولتی مانند وزارت تجارت، به مرحله‌ی نهایی رسیده است. این ICO با صدور فرمان سلطنتی دارایی دیجیتال، در آینده‌ی نزدیک در دسترس عموم قرار خواهد گرفت.

طبق گفته‌های آرشاری، بازار ICO از ایده‌های نامشهود و مبتنی بر پروژه، به ICOهای با پشتوانه دارایی‌های فیزیکی تکامل یافته است. آرشاری همچنین اذعان داشت که در آینده، SEC معیاری را صادر خواهد کرد که به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد تا اوراق بهادار و دیگر دارایی‌ها را به صورت توکن درآورند.

در ابتدا، کمیسیون بورس و اوراق بهادار تایلند، ماه دسامبر گذشته قصد داشت تا موانع راه‌اندازی اولین پورتال ICO را برای اجرای قانونی برطرف سازد و برنامه‌هایی را برای تصویب هرکدام از ICOها که ممکن بود در همان ماه شروع به کار کنند، در نظر داشت.

تصویب اولین پورتال ICO توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار تایلند

آرشاری سوپیروژ، مدیر دپارتمان فناوری مالی SEC

ماه دسامبر گذشته، کمیسیون بورس و اوراق بهادار تایلند، با وجود موانع مشارکتی ممکن، از برنامه‌های خود برای تسهیل قوانینی که برای ICOها ایجاد مانع می‌کنند، خبر داد.

تیپسودا تاوارامارا (Tipsuda Thavaramara)، دبیر کل کمیسیون بورس و اوراق بهادار تایلند اظهار داشت:

دستورالعمل‌های ارائه‌شده، با در نظر گرفتن مدیریت ریسک و حفاظت از سرمایه‌گذاران، تلاشی برای یافتن تعادل بیشتر در روند قانونی و کاهش موانع قانونی محسوب می‌شوند.

منبع: cointelegraph

بنا بر گزارش نشریه‌ی The Next Web در تاریخ 14 مارس (23 اسفند)، هکرهای کلاه سفید، طی 30 روز گذشته، موفق به کشف بیش از 40 مورد اشکال نرم‌افزاری در بلاک چین و پلتفرم‌های ارزهای دیجیتال شدند.

طبق تحقیقات انجام‌شده توسط این نشریه، در بازه‌ی زمانی 13 فوریه (24 بهمن) تا 13 مارس (22 اسفند)، در مجموع، 43 مورد آسیب‌پذیری در 13 شرکت مرتبط با ارزهای دیجیتال و بلاک چین گزارش شد.

در حوزه‌ی بلاک چین، یک پلتفرم‌ شرط‌بندی آنلاین بازی‌های ورزشی با 12 مورد اشکال نرم‌افزاری، بیش‌ترین تعداد آسیب‌پذیری را به خودش اختصاص داد. بعد از آن، شرکت خدمات پرداختی اُمیس (Omise)، توسعه‌دهنده‌ی ارز دیجیتال اُمیس‌گو (OmiseGo) در رتبه‌ی دوم جای گرفت.

ارز دیجیتال ایاس (EOS) با 5 مورد آسیب‌پذیری، در رتبه‌ی سوم قرار دارد. تندرمینت (Tendermint)، الگوریتم اجماع (Consensus algorithm) و پروتکل شبکه‌ی همتا به همتا (P2P)، با 4 مورد اشکال نرم‌افزاری، در رده‌ی چهارم قرار گرفت.

پس از آن نیز، آگِر (Augur)، پروتکل پیش‌بینی بازار غیرمتمرکز و تزوس (Tezos)، پلتفرم قراردادهای هوشمند، با 3 مورد اشکال نرم‌افزاری، هر دو در رتبه‌ی پنجم قرار گرفتند.

ارز دیجیتال مبتنی بر حفظ حریم خصوصی مونرو (Monero)، ارز دیجیتال آیکون (ICON) و کیف پول MyEtherWallet هرکدام با داشتن 2 مورد اشکال نرم‌افزاری، در رده‌ی پایین‌تر جای گرفتند. از صرافی بزرگ کوین بیس و مرورگر مبتنی بر بلاک چین بریو (Brave) نیز، یک مورد آسیب‌پذیری گزارش شد.

همچنین، هکرها در مجموع، 23,675 دلار برای این تلاش‌های صورت‌گرفته دریافت کردند و تندرمینت با پرداخت 8500 دلار، بیش‌ترین میزان پاداش را به این هکرها اعطا کرد. پس از آن، ایاس با 5500 دلار و پلتفرم‌ شرط‌بندی آنلاین با 1375 دلار، بیش‌ترین پاداش را پرداخت کردند.

کشف بیش از 40 باگ در پلتفرم‌های ارزهای دیجیتال طی تنها 30 روزنشریه‌ی The Next Web اذعان داشت که پاداش‌های کم، بیانگر کم اهمیت بودن اشکال‌های کشف‌شده است. در مقابل، ده‌ها هزار دلار از این پاداش‌های اعطاشده، از سوی ایاس به هکرهایی که موفق به کشف آسیب‌پذیری‌های بحرانی در پلتفرم آن شدند، تعلق گرفت.

این هفته، شرکت لجر، سازنده‌ی کیف پول سخت‌افزاری لجر، آسیب‌پذیری‌های موجود در دستگاه‌های رقیب اصلی خود، یعنی ترزور (Trezor) را در معرض نمایش قرار داد.

طبق گفته‌های لجر، با انجام همانندسازی با بدافزار، سپس بستن دوباره جعبه دستگاه و چسباندن برچسب اطمینان روی آن که گویا به راحتی نیز کنده می‌شود، می‌توان در دستگاه‌های ترزور در پشتی (backdoor) ایجاد کرد.

ترزور، متعاقباً به این ادعاها پاسخ داد و اظهار داشت که هیچ‌کدام از ضعف‌های گزارش‌شده از سوی لجر، برای کیف پول‌های سخت‌افزاری اشکال بحرانی محسوب نمی‌شوند. طبق گفته‌های ترزور، هیچ‌کدام از این کیف پول‌های سخت‌افزاری را نمی‌توان از راه دور مورد سو استفاده قرار داد زیرا برای انجام حملات گفته‌شده، به دسترسی فیزیکی به دستگاه، تجهیزات مخصوص، زمان و تخصص فنی نیاز است.

منبع: cointelegraph

با توجه به گفته های الکس دی وریس (Alex de Vries)، یک متخصص بلاک چین در شرکت حسابرسی PwC، انرژی تجدید پذیر، مشکل پایداری بیت کوین را حل نخواهد کرد.

روز پنجشنبه 14 مارس (23 اسفند)، استدلال مذکور در مجله انرژی پایدار Cell به انتشار رسید و در آن از اطلاعات برآورد شده در وب سایت دی وریس استفاده شد. بر اساس این اطلاعات، میزان انرژی مصرفی بیت کوین در سال 2018، چیزی حدود 40 تراوات ساعت (TWh) تا 62.3 تراوات ساعت (TWh) بوده است. طبق اطلاعات نگارش شده در این مقاله، میزان انرژی مصرفی بیت کوین در سال 2018 با میزان انرژی مصرفی در کشورهایی نظیر مجارستان (40.3 TWh) و سوئیس (62.1 TWh)، تا حدودی برابر بوده است.

الکس دی وریس در ادامه به مطالعات انجام شده در سال 2014 اشاره می کند. در این مطالعات تخمین زده شده که مصرف کل انرژی بخش مالی می تواند به بزرگی 650 تراوات ساعت در سال باشد. او با این حال می گوید که این میزان، انرژی مصرفی دیتاسنترها، بانک ها و دستگاه های خودپرداز را نیز شامل می شود. در مقابل، تخمین مصرف انرژی بیت کوین تنها به بخش استخراج مربوط است، و نه انرژی مصرفی در خودپردازهای بیت کوین، یا واسطه های مورد اطمینان نظیر صرافی ها، خدمات رسان های کیف پول و خدمات رسان های پرداختی.

با استناد به داده های مذکور، میزان انرژی مصرفی دیتاسنترها در سال 2014 حدود 194 تراوات ساعت بوده است. انتظار می رود که این میزان تا پیش از سال 2020 حدود 3 درصد رشد پیدا کند و به 200 تراوات ساعت برسد.

دستکم 20 درصد از این ظرفیت (40 تراوات ساعت) به مراکز استخراج بیت کوین تعلق دارد.

انرژی تجدیدپذیر برای حل مشکل پایداری بیت کوین کافی نیست!

دی وریس همچنین این نکته را یادآور می شود که ردپای کربن در تراکنش های بیت کوین از ردپای کربن در تراکنش های بانکی غیر نقد و سنتی پیشی گرفته است. او در این خصوص گفته است که هر تراکنش بیت کوین بین 491.4 کیلووات ساعت الی 765.4 کیلووات ساعت انرژی مصرف می کند. این در حالی است که ردپای کربن برای تراکنش های غیر نقد سنتی 0.4 کیلووات ساعت است. با این حساب، ردپای کربن بیت کوین در هر سال، حدود 19.0 الی 29.6 میلیون متریک تن از کربن دی اکسید برآورد می شود.

در پایان، نتیجه گیری شده است که اثرات جانبی ناشی از هزینه بالای مصرف انرژی در بیت کوین، از جمله جایگزینی سریع سخت افزار استخراج ارز دیجیتال، به این معناست که انرژی تجدید پذیر برای حل مسئله پایداری بیت کوین، کافی نیست.

در عوض، دی وریس پیشنهاد می کند که جایگزین های مکانیزم پر مصرف اثبات انجام کار (PoW)، مانند اثبات سهام (PoS)، می توانند علاوه بر «مصرف بالای انرژی»، از «انگیزه توسعه مدارهای مجتمع با کاربرد خاص» نیز جلوگیری کنند.

در دسامبر 2018، ویتالیک بوترین، هم‌بنیان‌گذار اتریوم، نظرات بی ‌شماری را در ارتباط با آینده‌ بلاک چین با شاردینگ مبتنی بر اثبات ‏سهام مطرح کرد و گفت که شاردینگ و اثبات سهام، بلاک چین ها را «۱۰۰۰ برابر کارآمدتر از شبکه‌ های کنونی» خواهند ‏کرد.

در می 2018، الکس دی وریس مقاله ای به نام «مشکلات رو به رشد انرژی برای بیت کوین» را منتشر کرد و مدعی شد که شبکه بیت کوین می تواند تا پیش از پایان سال، 50 درصد از انرژی موجود در دنیا را استفاده کند.

منبع: cointelegraph

برای اولین بار در کشور ژاپن، یک جوان هجده ساله با اتهام سرقت سایبری ارز دیجیتال، به دادگاه محاکمه معرفی شده است.

بر اساس گزارش روز جمعه ژاپن تایمز، این متهم 18 ساله ژاپنی که نام او اعلام نشده، اهل اوتسونومیا، توچیگی بوده و جرم او سرقت ارز دیجیتال موناکوین به ارزش تقریبا 15 میلیون ین (معادل 134,340 دلار) از کاربران است. لازم به ذکر است که در قانون کشور ژاپن، جوانان با ورود به بیست سالگی به سن قانونی می رسند.

گفته شده که این جوان از تاریخ 14 آگوست الی 1 سپتامبر 2018، چندین بار کیف پول ارز دیجیتال موناپی (Monappy) را هک کرده و از طریق آسیب پذیری موجود در وب سایت آن، اقدام به انتقال چندین درخواست ارسال به حساب خود کرده و حدود 7700 نفر از کاربران این خدمات را متضرر کرده است.

او بعد از این کار، توکن های مسروقه را به حساب کاربری خود در پلتفرم ارز دیجیتال دیگری منتقل و در آن جا، موناکوین را به یک ارز دیجیتال دیگر تبدیل کرده است. بر اساس گزارش های موجود، از این سرمایه برای خرید اجناسی از قبیل تلفن همراه هوشمند استفاده شده است.

اولین دادگاه رسیدگی به پرونده هک کیف پول ارزهای دیجیتال در ژاپن تشکیل شد

بر اساس گزارش پلیس ژاپن، این جوان 18 ساله به جرایم خود اعتراف کرده است. طبق اعلام ژاپن تایمز، او می گوید:

من حس می کردم حقه ای را کشف کرده ام که هیچ کس از آن اطلاع ندارد و بعد مثل یک بازی ویدیوی، مراحل آن را طی کردم.

وب سایت Monappy از زمان وقوع این هک آفلاین بوده و در حال حاضر در آن نوشته شده که «خدمات موناپی به دلیل وقوع حملات خارجی به حالت تعلیق درآمده است.»

در ماه نوامبر، موناپی با انتشار پستی در مدیوم اعلام کرد که تعمیر مستقیم آسیب پذیری ها به اتمام رسیده و این خدمات رسان پس از بررسی نهایی امنیت سرویس، فعالیت خود را از سر می گیرد.

ژاپن در چند سال اخیر با هک بزرگ صرافی های coincheck – کوین چک ( 533 میلیون دلار)، Mt. Gox  – ام تی گاکس (350 میلیون دلار)، و Zaif – زایف (60 میلیون دلار)، چندین بار شاهد سرقت ارزهای دیجیتال بوده است.

در پرونده ای مربوط به فروپاشی Mt. Gox، مارک کارپلس (Mark Karpelés)، مدیرعامل سابق این صرافی، از اتهام اختلاس و نقض اعتماد رهایی جست اما توسط دادگاه توکیو به جرم دستکاری داده های صرافی متهم شد. طبق حکم دادگاه، کارپلس به دو سال و نیم حبس محکوم شده است.

منبع: coindesk

طبق یک اطلاعیه استخدام که این هفته در وب‌سایت فیس‌بوک منتشر شد، این شرکت به دنبال به خدمت گرفتن یک مشاور حقوقی کارکشته است که تجربه فعالیت در زمینه بلاک چین و پرداخت‌ها را داشته باشد.

فیس‌بوک که این روزها اخبار ضد و نقیض زیادی درباره برنامه‌هایش برای وارد کردن بلاک چین، ارزهای دیجیتال و پرداخت‌ها به اکوسیستم شبکه اجتماعی‌اش منتشر می‌شود، حالا به دنبال یک مشاور حقوقی تجاری ارشد است تا روند معرفی محصولات جدید را هدایت کند.

در این اطلاعیه استخدام نوشته شده است:

مسئولیت شما تنظیم پیش‌نویس و مذاکره درباره انواع مختلف و بسیار زیادی از قراردادهایی خواهد بود که مربوط به ابتکارات بلاک چین ما است، از جمله امضای قراردادهای همکاری که برای عرضه محصولات جدید و گسترش آن‌ها در سطح بین‌المللی لازم هستند.

در ادامه این اطلاعیه آمده است که:

شما همچنین به موکل‌ها درباره ریسک‌های قانونی مختلف، استراتژی‌های کسب و کار و سایر مسائل مربوط به روابط تجاری و کارهای عمومی مشاوره می‌دهید.

فیس‌بوک به دنبال استخدام مشاور حقوقی برای عرضه جهانی محصولات بلاک چینی

پس از گزارش چندی پیشِ نیویورک تایمز مبنی بر اینکه فیس‌بوک به دنبال راه‌اندازی یک ارز دیجیتال به نام «فیس‌بوک کوین» است، این شرکت مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت.

به ادعای منابع آگاه، ارز دیجیتال فیس‌بوک که حتی ممکن است در نیمه اول سال جاری میلادی معرفی شود، یک راهکار پرداخت درون برنامه‌ای خواهد بود که اینستاگرام و واتس‌اپ را هم شامل می‌شود.

چندی پیش گزارشی منتشر شد که این غول رسانه اجتماعی در آغاز حرکتی انحصارطلبانه، یک استارتاپ بلاک چینی را خریداری کرده است. این استارتاپ آمریکایی چین‌اسپیس (Chainspace) نام دارد که روی راهکارهای مقیاس‌پذیری بلاک چین متمرکز است. یکی از نزدیکان به فیس‌بوک در آن زمان اشاره کرد که این شرکت محققان چین‌اسپیس را استخدام کرده و هیچ یک از تکنسین‌های آن را به خدمت نگرفته است.

 

منبع: Cointelegraph

با وجود تغییراتی که در رابط برنامه نویسی (API) عمومی صرافی مطرح ارزهای دیجیتال بایننس مشاهده شده، به نظر می‌رسد که این صرافی به دنبال راه‌اندازی معاملات مارجین است.

یکی از کاربران ردیت در روز 20 مارس (29 اسفند) توجه همه را به تغییراتی که در بروزرسانی API بایننس در هفته گذشته رخ داده بود، جلب کرد.

او به این نکته اشاره داشت که پاسخ دریافتی از API عمومی با مستندات رسمی که در شرکت در گیت‌هاب منتشر کرده، مطابقت ندارد. به عبارت دقیق‌تر API هم‌اکنون دو متغیر بولین اضافی را نیز در بر می‌گیرد. لازم به اشاره است که متغیر بولین در واقع تنها پارامترهای صحیح و غلط را می‌تواند قبول کند.

نام اولین متغیر اضافه شده «isSpotTradingAllowed» و نام دومی «isMarginTradingAllowed» است. نام متغیرها برای توضیح آنکه بایننس در میانه پیاده‌سازی معاملات مارجین در این صرافی است، کافی به نظر می‌رسد.

در زمان نگارش این خبر، داده‌های برگشتی از API نشان می‌دهد که برای 482 جفت‌ارز معاملاتی متغیر isSpotTradingAllowed در حالت «صحیح» یا همان فعال و متغیر isMarginTradingAllowed در حالت «غلط» یا همان غیرفعال قرار گرفته است.

غیررسمی: صرافی بایننس به دنبال افزودن معاملات مارجین

قبلا در وایت پیپر بایننس آمده بود که معاملات مارجین پس از معاملات فوری و قبل از معاملات آتی بر روی این صرافی پیاده‌سازی خواهد شد. همانطور که یکی از کاربران ردیت در دیدگاهی به این موضوع اشاره کرد، تنها خبر جدید اضافه شدن کد این نوع معاملات به API بوده است.

دیگر صرافی‌های ارز دیجیتال این قابلیت را پیش از این ارائه می‌دادند.

در ماه فوریه، صرافی واقع در مالت اوککس (OKEx)، 4 جفت ارز جدید به معاملات مارجین خود با اهرم 100 برابر اضافه کرد. در ماه دسامبر سال گذشته نیز صرافی هنگ‌کنگی بیتفینکس امکان معامله مارجین تتر در برابر دلار را فراهم کرد.

منبع: cointelegraph

چندی پیش گروه تحقیقات صرافی بیتمکس (Bitmex) یک مقاله بسیار جامع درباره رپیل به انتشار رساند که قطعا برای تمام افرادی که روی ریپل سرمایه‌گذاری کرده‌اند یا قصد سرمایه‌گذاری دارند، خواندن آن خالی از لطف نیست. در ادامه ترجمه کامل این مقاله را می‌خوانید. وب‌سایت ارزدیجیتال صرفا این مقاله را ترجمه کرده و محتوای آن را رد یا تایید نمی‌کند.

چکیده

در مقاله‌ای که پیش روی‌تان است، ابتدا به‌صورت مختصر به بررسی و شرح تاریخچه ریپل پرداخته و به جدال‌هایی که میان بنیان‌گذاران و شرکت‌های سهام‌دار که معمولاً بر سر کنترل توکن های XRP بوده، اشاره می‌کنیم. سپس بخش‌های مختلف فناوری پشت ریپل را برای شما می‌شکافیم. بر طبق نتیجه‌گیری ما، به نظر می‌رسد که مکانیزم اجماع توزیع‌شده در ریپل به‌منظور هدف مفیدی پیش نمی‌رود؛ چراکه رفتار پیش‌فرض گره‌ها (nodeها)ی ریپل به‌گونه‌ای است که کنترل کامل دفترکل را به وب‌سایت ریپل (Ripple.com) ارجاع می‌دهد. در نتیجه و ازنقطه‌نظر تکنیکی و فنی این‌طور به نظر می‌رسد که ریپل به‌مانند ارزهای دیگری مثل بیت کوین یا اتریوم از ویژگی‌هایی که یک توکن ارزهای دیجیتال باید آنها را دارا باشد، برخوردار نیست.

مقدمه

چهارم ژانویه 2018، هر واحد ریپل (XRP)، به قیمتی معادل 3.31 دلار رسید. این یعنی چیزی در حدود 51,709 درصد رشد قیمت از ابتدای سال 2017. با رسیدن به این قیمت، حجم بازار ریپل به 331 میلیارد دلار صعود کرد و به نزدیکی غول‌هایی نظیر گوگل، اپل، فیس‌بوک، علی‌بابا و آمازون رسید. نام‌هایی که در صدر فهرست بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا قرار دارند. بر اساس اعلام مجله «فوربس»، «کریس لارسن»، مدیر اجرایی ریپل، هفده درصد از سهام ریپل را در اختیار دارد و این یعنی چیزی در حدود 5.19 میلیارد واحد XRP. رقمی که در اوج قیمت ریپل معادل پنجاه میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. با این حساب می‌توان گفت که لارسن یکی از ثروتمندترین افراد دنیاست. علیرغم ارزش بالای ریپل در بازار، به نظر می‌رسد که بسیاری از دارندگان توکن های ریپل، آشنایی چندانی با تاریخچه و فناوری پشت آن ندارند. در ادامه قصد داریم به بررسی اجمالی از تاریخچه ریپل پرداخته و برخی از بسترهای فنی آن را به زیر ذره‌بین ببریم.

تاریخچه ریپل

ریپل پی (RipplePay)

از سال 2004 تا 2012

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

«رایان فوجر» (Ryan Fugger)، در سال 2004 یعنی چهار سال قبل از ظهور بیت کوین، شرکتی را بنا نهاد که ریپلپی نام داشت. ایده اصلی پشت ریپل پی، پروتکلی همتا به همتا از یک شبکه قابل‌اطمینان بود که با رویکردی اقتصادی می‌توانست جایگزین بانک‌ها شود.

ارکان تئوری اصلی ریپل پی به شرح زیر بود:

1- تمام کاری که بانک‌ها انجام می‌دهند، دریافت وام است. سرمایه‌های دریافتی بانک‌ها، قروضی است که از طرف مشتری‌ها به بانک‌ها پرداخت می‌شود.

2- پرداختی که «باب» به «آلیس» در یک سیستم سنتی بانکداری انجام می‌شود، درواقع باعث به‌روزرسانی مانده‌حساب آنها در بانک خواهد شد. در اینجا قرض باب به بانک مقدار اندکی کاهش‌یافته و از طرف دیگر قرض آلیس به مقدار کمی بیشتر خواهد شد.

3- ریپل پی به دنبال جایگزینی بانک‌هاست. این کار به‌وسیله ایجاد شبکه‌ای مورد اعتماد و همتا به همتا صورت می‌گیرد که در آن هر فرد می‌تواند به‌صورت مستقل به دیگران وام دهد و تغییراتی که در این قروض ایجاد می‌شوند، امکان انجام پرداخت‌ها را مهیا می‌کند.

4- سپس پرداخت‌ها باعث به‌روزرسانی مانده قروض آنها خواهد شد. بدین ترتیب سیستم این امکان را پیدا می‌کند که رابطه‌ای میان اعطاکننده و دریافت‌کننده بیابد.

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

طبق این مثال، فرد سمت راست، بیست دلار به فرد سمت چپ پرداخت می‌کند. از طرف دیگر، پرداخت‌کننده و دریافت‌کننده به‌صورت مستقیم به یکدیگر اعتماد ندارند، این پرداخت طی یک زنجیره «بدهکاری» (IOU) که شامل هفت نفر دست‌به‌دست می‌شود. این هفت نفر به‌وسیله شش رابط قابل‌اعتماد به یکدیگر مرتبط‌اند.

ساختار شبکه ریپل بی‌شباهت به ایده پشت «شبکه لایتنینگ» بیت کوین نیست. بنا بر عقیده ما (بیتمکس)، مدل ریپل از ثبات خوبی برخوردار نیست و شبکه‌های مورد اطمینان را نمی‌توان قابل‌اتکا دانست. از همین رو نمی‌توان از نظر کارآمدی آن را تائید کرد. این سیستم یا در نهایت شبیه به تعداد کمی از بانک‌های بزرگ متمرکز خواهد شد و نسبت به سیستم‌های موجود تفاوت چندانی نخواهد داشت یا طبق پیش‌فرض‌های از پیش تعیین شده، قابل‌اتکا به‌حساب خواهد آمد. گرچه، سیستم فعلی ریپل با ایده اصلی آن فاصله بسیار دارد.

در ابتدای سال 2011، (زمانی که ریپل هنوز به هیچ موفقیتی دست نیافته بود)، بیت کوین در حال جلب توجهات بسیاری بود و این مسئله سبب شد که نظر ریپل را نیز با خود معطوف کند. این‌طور به نظر می‌رسید که ریپل، خود را با بیت کوین همسو می‌دید. بنا بر برخی از دلایل، بیت کوین در جایی که ریپل با شکست روبه‌رو شد، به موفقیت دست پیدا کرده بود. این‌طور که به نظر می‌رسید که ساخت شبکه‌ی پرداخت به‌صورت همتا به همتا توسط بیت کوین، از نمونه‌های ارائه‌شده توسط ریپل بهتر و کارآمدتر بود. در ماه می سال 2011، «جد مک کالب» (Jed McCaleb)، یکی از حامیان ابتدایی بیت کوین به تیم ریپل ملحق می‌شود. دلیل پیوستن مک کالب به تیم ریپل را می‌توان رفع برخی از مشکلاتی دانست که به آنها اشاره کردیم.

مک کالب در سال 2010، صرافی مشهور «ام تی گاکس» (Mt Gox) را پایه‌گذار کرد و در مارس 2011، آن را به «مارک کارپلس» فروخت. طبق بررسی‌ها و تفسیرهای «کیم نلسون» از WizSec، پلتفرم ام تی گاکس در زمان فروش در ورشکستی قرار داشت و در پرداخت مبلغی معادل هشتاد هزار بیت کوین (پنجاه هزار دلار) با مشکلاتی روبه‌رو شده بود. کمی بعد از این اتفاق بود که رایان فاجر، افسار پروژه ریپل را به‌دست مک کالب سپرد.

تغییر نام ریپل به اوپن کوین (OpenCoin)

سپتامبر سال 2012 تا سپتامبر سال 2014

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

در سال 2012، مک کالب، کریس لارسن را استخدام کرد و وی تا به امروز مدیریت اجرایی این شرکت را بر عهده دارد. در وبسایت فعلی ریپل از لارسن به‌عنوان یکی از بنیان‌گذاران ریپل یاد شده است. با پیوستن لارسن به تیم، دوران جدیدی در تاریخ ریپل شروع شد که با عنوان اوپن کوین از آن نام‌برده می‌شود. اوپن کوین اولین تغییر نام از سه تغییر نامی است که شرکت تابه‌حال تجربه کرده است. لارسن که پیش‌تر مدیرعاملی E-Loan را بر عهده داشت و از بنیان‌گذاران آن در سال 1996 نیز به‌حساب می‌آید، E-Loan را در اوج حباب تکنولوژی و در سال 1999، وارد بازار بورس کرد و سپس در سال 2005 آن را به شرکت Banco Popular فروخت. پس‌ازآن بود که لارسن پلتفرمی همتا به همتا با عنوان Prosper Marketplace را ایجاد نمود که مخصوص اعطای وام بود. وی در سال 2012 به‌منظور پیوستن به ریپل، از Prosper Marketplace خارج شد.

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

لارسن نسبت به قیمت‌های پر افت‌وخیز و حباب‌های قیمتی آشناست. شرکتی که لارسن قبلا روی آن کار می‌کرد یعنی E-Loan طی سال‌های 1999 تا 2001، فراز و نشیبی 99.1 درصدی را تجربه کرد. سهام IPO این شرکت در 28 ژوئن سال 1999، در قیمت 14 دلار ثابت بود، این قیمت در سال 2005 به رقم 4.25 دلار کاهش یافت.

به‌منظور بیان ابعاد موفقیت بیت کوین، ریپل در آن زمان اجازه انجام پرداخت‌ها با بیت کوین را نیز داد و از آن به‌عنوان یک روش برای تسویه‌حساب استفاده کرد. این زمان مصادف شده بود با عرضه ساختاری با عنوان Ripple Gateway. جامعه ریپل به این نتیجه رسیده بود که ساختار همتا به همتا کارآمد نیست، چراکه کاربران عادی تمایلی نسبت به اعتماد به طرفین نشان نمی‌دهند و در صورت نبود چنین اعتمادی، پرداختی نیز در شبکه صورت نمی‌گیرد. به‌منظور حل این مشکل، ریپل تصمیم گرفت که درگاه‌هایی ایجاد نماید. این درگاه‌ها را کسب‌وکارهای بزرگی شکل می‌دادند که بسیاری از کاربران بتوانند به آنها اعتماد کنند. به عقیده برخی این مسئله نوعی رخنه به‌حساب می‌آید و آن را سیستمی هیبریدی از بانکداری سنتی و شبکه همتا به همتا می‌دانستند.

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

نحوه عملکرد درگاه‌های ریپل

اواخر سال 2012، اوپن کوین، پیشنهاد شرکت ریپل کامینیوکیشنز (Ripple Communications) مبنی بر استفاده از نام «ریپل کارت» (Ripple Card) را رد کرد. شرکت ریپل کامینیوکیشنز مدت‌ها بود که روی شبکه ریپل کار می‌کرد. این مسئله را می‌توان توضیحی بر آغاز تغییر رویکردهای شرکت به‌حساب آورد. تمایل به بکار گیری قوانین، به‌منظور حمایت و حفاظت از شرکت و همچنین تغییر در استراتژی برای تمرکز هر چه بیشتر بر روی برند ریپل، از جمله این تغییرات بود.

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

Ripple Communications شرکتی است که در زمینه ارتباطات فعالیت می‌کند و مقر آن در نوادا قرار دارد. این شرکت همچنین حق امتیاز دامنه ریپل (Ripple.com) را داراست و پیش از عرضه شبکه پرداخت ریپل، از نام ریپل استفاده می‌کرد.

در اکتبر سال 2012، «جسی پاول»، بنیان‌گذار و مدیرعامل صرافی «کراکن» (Kraken)، و یکی از دوستان صمیمی مک کالب نیز بود، از اولین سرمایه‌گذاران ریپل بود. به عقیده برخی این سرمایه‌گذاری ارزشی معادل دویست هزار دلار داشت. «راجر ور» (Roger Ver) نیز به‌عنوان یکی از اولین سرمایه‌گذاران ریپل شناخته می‌شود. بر طبق اظهارات برخی، ور حتی پیش از اینکه خالقان ریپل بدانند طرحشان چه هدفی را دنبال می‌کند، بر روی آن سرمایه‌گذاری کرده بود.

عرضه توکن XRP – ژانویه سال 2013

ریپل توکن های خود را با عنوان XRP در ژانویه سال 2013 عرضه نمود. به‌مانند بیت کوین، XRP نیز بر پایه یک زنجیره عمومی و امضاهای رمزنگاری‌شده ایجاد شده است. از همین رو به یک شبکه اولیه که بر پایه اعتمادسازی بنا شده یا هرگونه درگاهی نیاز ندارد. XRP می‌تواند به‌صورت مستقیم از یک کاربر به کاربر دیگر منتقل شود و انتقال آنها نیازی به درگاه نداشته و بدون خطراتی که طرفین معامله را تهدید می‌کند، انجام می‌شود. این روش، همان روشی است که برای تمام ارزها ازجمله دلار آمریکا بر روی شبکه ریپل استفاده می‌شده. شاید قصد ریپل از ایجاد XRP، برقراری ارتباط میان ساختار شبکه اعتمادسازی برای پرداخت‌هایی باشد که بر پایه دلار آمریکا صورت می‌گیرند. پرداخت کارمزد تراکنش‌ها را می‌توان یکی از این اهداف احتمالی دانست. طبق برنامه‌های این شرکت، چیزی در حدود صد میلیارد XRP میان کاربران توزیع خواهند شد. به عقیده برخی این کار، نوعی پیشگیری از افزایش قیمت‌های ناگهانی و غیرمنطقی در XRP بوده. منتقدین ریپل نیز بر این عقیده‌اند که وجود توکن های XRP در شبکه ضرورت چندانی ندارد.

در آوریل سال 2013، اوپن کوین توانست از شرکت‌ها و افرادی نظیر: «گوگل ونچرز»، «اندرسن هورویتز»، IDG Capital Partners، FF Angels، «لایت اسپید»، «بیت کوین اپرتونیتی فاند» و «وست ونچرز»، بودجه‌ای یک و نیم میلیون دلاری دریافت کند. این تأمین سرمایه اولین بخش از چندین بخش تأمین سرمایه‌ای بود که موجب جلب‌توجه بسیاری از شرکت‌های بزرگ در زمینه سرمایه‌گذاری شد.

بین ژوئن سال 2013 تا می سال 2014 بحث جدایی جد مک کالب از ریپل مطرح شد. این مسئله در ماه می سال 2014 موجب بالا گرفتن بحث‌ها در جامعه ریپل شد. بعدها و طی بیانیه‌ای که توسط شرکت ریپل منتشر شد، اعلام شد که وی با روی کار آمدن «استفان توماس» به‌جای او در مقام مسئول بخش تکنولوژی شرکت، از این تیم جدا شد. توماس در مارس سال 2011 وب‌سایت We Use Coins را بنا نهاد و در همان سال نیز ویدیو «بیت کوین چیست؟» را در وب‌سایت یوتیوب منتشر نمود.

بنا بر شواهد مک کالب در ارتباط با رویکردهای اتخاذ شده توسط لارسن، اختلاف‌نظر داشت و از همین رو فشارها بر وی نسبت به خروج از تیم بیشتر شده بود. بعدها و در سال 2014، ازآن‌جهت که حمایت بسیاری از شرکت‌های سرمایه‌گذاری را پشت خود می‌دید، به سمت سرمایه‌گذاری در پروژه «استلار» رفت.

تغییر نام به «ریپل لبز» (Ripple Labs)- سپتامبر سال 2013 تا اکتبر سال 2015

در سپتامبر سال 2013، اوپن کوین به ریپل لبز تغییر نام داد.

فوریه سال 2014، ریپل از قابلیتی پرده‌برداری کرد که «مسدود کردن مانده‌حساب» نام داشت. این قابلیت در آگوست همان سال به بهره‌برداری رسید. بر اساس این قابلیت، درگاه‌های ریپل قادر بودند تا سکه‌های موجود در درگاه‌ها را بدون در نظر گرفتن امضاهای معتبر برای تراکنش‌ها، مسدود یا حتی آنها را ضبط کند. هدف از این کار همگام شدن هر چه بیشتر با ملزومات قانونی ارائه‌شده توسط مراجع قضایی بود. به‌عنوان‌مثال درصورتی‌که دادگاه دستور ضبط دارایی‌ها را بدهد، این درگاه‌ها قادرند تا دستور مراجع قضایی را اجرایی کنند. تنظیمات پیش‌فرض درگاه‌ها قابلیت مسدودسازی را به آنها می‌داد، اما این قابلیت نیز وجود داشت که درگاه توسط گزینه‌ای با عنوان «بدون مسدودسازی»، امکان مسدود کردن سکه‌ها را نداشته باشد. بزرگ‌ترین درگاه در آن زمان با عنوان Bitstamp، چنین قابلیتی را اجرایی نکرد.

در ماه می سال 2015، مقامات قانون‌گذار در ایالات‌متحده آمریکا، شکایتی هفتصد هزار دلاری را بر ضد ریپل لبز انجام داد. نقض قانون محرمانه بودن اطلاعات بانکی توسط فروش بدون مجوز XRP، محور این شکایت بود. پس از این شکایت، ریپل موافقت کرد که اقداماتی را به‌منظور بهبود وضعیت خود انجام دهد. اصلی‌ترین این اقدامات به شرح زیر بودند:

1- ریپل لبز موظف شد تا در FinCEN ثبت شود.

2- در صورتی‌که ریپل هرگونه XRP را به فروش می‌رساند، دریافت‌کنندگان آنها موظف بودند تا اطلاعات حقیقی خود را در ریپل به ثبت برسانند.

3- ریپل ملزم به پیروی از قوانین ضد پول‌شویی و ایجاد واحدی مخصوص رسیدگی به شکایات شد.

4- ریپل موظف شد تا اطلاعات خود را جهت حسابرسی به مراجع ذی‌ربط تسلیم کند.

5- ریپل موظف شد تا اطلاعات یا ابزارهای لازم را جهت اعمال قانون‌گذاری و بررسی‌های قانونی در ارتباط با تراکنش‌ها و ورود و خروج سرمایه‌ها در اختیار مراجع قضایی قرار دهد.

تغییر نام به ریپل (Ripple) – اکتبر سال 2015 تابه‌حال

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

ماه اکتبر سال 2015 بود که ریپل از کلمه «ریپل» به‌عنوان نام اصلی خود استفاده نمود.

در سپتامبر سال 2016،ریپل توانست بودجه‌ای 55 میلیون دلاری را در یک دوره، توسط شرکتی ژاپنی با عنوان SBI Holdings، به‌دست آورد. SBI، توانست 10.5 درصد از سهام ریپل را از آن خود کند. این سرمایه‌گذاری از جمله چندین سرمایه‌گذاری بزرگ شرکت SBI در حوزه ارزهای دیجیتال بود. SBI و ریپل با همکاری و مشارکت در پروژه‌ای مشترک بخش آسیایی «ریپل – اس بی آی» را ایجاد کردند. سهم ریپل از این بخش چهل درصد و شصت درصد باقی‌مانده نیز سهم اس بی آی بود. هدف از این شرکت، ارائه پلتفرمی با استفاده از فناوری اقتصاد توزیع‌شده ریپل، برای انجام معاملات بود.

در سپتامبر سال 2017، R3، شرکتی دیگر در حوزه بلاک چین از ریپل شکایت کرد. بر پایه ادعای R3، ریپل در سپتامبر سال 2016، موافقت کرده بود که گزینه خرید پنج میلیارد XRP را در ازای قیمت هر واحد 0.00085 دلار، پیش از سپتامبر سال 2019، پیش روی آنها قرار دهد. در بالاترین قیمت (بیش از 3 دلار)، ارزش این قرارداد، چیزی حدود 16.5 میلیارد دلار برآورد می‌شد. یعنی R3 می‌توانست چندین میلیارد دلار سودآوری داشته باشد. اما ریپل قرارداد را فسخ کرد. R3 ادعا کرد که در ژوئن سال 2017، ریپل، علیرغم نداشتن حق فسخ یک طرفه قرارداد، اقدام به این کارکرده.  ریپل نیز طی اقدامی تلافی‌جویانه، از R3 برای متعهد نبودن به قرارداد اصلی در سال 2016 شکایت می‌کند. طبق ادعای ریپل، R3 موظف بود که این شرکت را به تعداد بالایی از مشتری‌های بانکی خود معرفی نماید تا آنها از XRP در سیستم‌های بانکی خود استفاده نمایند. این پرونده تا مارس سال 2018 همچنان حل‌ نشده باقی ماند.

عرضه ریپل و ذخایر شرکت

در زمان بنا نهادن ریپل، 100 میلیارد توکن XRP عرضه شد. از این صد میلیارد 80 میلیارد در حساب کمپانی ذخیره و 20 میلیارد دیگر، میان سه بنیان‌گذار آن تقسیم شد. تقسیم‌بندی دقیق‌تر توکن ها به شرح زیر است:

  • شرکت ریپل 80 میلیارد توکن دریافت کرد.
  • کریس لارسن، 9.4 میلیارد توکن دریافت کرد. (از این میزان، لارسن چیزی در حدود هفت میلیارد آن را در مؤسسات خیریه صرف نمود.)
  • جد مک کالب، 9 میلیارد توکن دریافت کرد که:
  1. پس از ترک ریپل، 6 میلیارد XRP را به ریپل بازگرداند. این شش میلیارد تحت توافق‌نامه عدم فروش به غیر قرار گرفتند.
  2. دو میلیارد از توکن هایی که توافق‌نامه شامل آنها می‌شد، به فرزندان مک کالب تعلق گرفتند.
  3. یک و نیم میلیارد توکن به امور خیریه و اعضای دیگر خانواده مک کالب تعلق گرفت. این میزان شامل توافق نمی‌شدند.
  • «آرتور بریتو»، 1 میلیارد توکن دریافت کرد. این میزان تحت توافق عدم فروش به غیر قرار دارد.

وقتی‌که مک کالب از ریپل جدا شد، این نگرانی وجود داشت که وی تمایل، توانایی یا قصد عرضه XRP های خود به بازار را داشته باشد. در این صورت قیمت توکن ها به‌شدت کاهش می‌یافت. مک کالب و ریپل برای جلوگیری از چنین اقدامی توافقی را انجام دادند. این توافق‌نامه در سال 2016 و پس از ادعای ریپل مبنی بر نقض مفاد آن توسط مک کالب، بازنگری شد.

مفاد این توافق‌نامه سال 2014 به شرح زیر بود:

  • فروش توکن های مک کالب در سال اول در رقم ده هزار دلار در هفته محدود شود.
  • فروش توکن های مک کالب در سال‌های دوم، سوم و چهارم در رقم بیست هزار دلار در هفته محدود شود.
  • فروش توکن های مک کالب در سال‌های پنجم و ششم در رقم 750 میلیون  XRP در سال محدود شود.
  • فروش توکن های مک کالب در سال هفتم در رقم یک میلیارد XRP در سال محدود شود.
  • فروش توکن های مک کالب پس از سال هفتم در رقم دو میلیارد XRP در سال محدود شود.

در مورد 80 میلیارد توکنی که شرکت ریپل در اختیار داشت، مقرر شد که این میزان برای سرمایه‌گذاری در امور شرکت و پایه‌گذاری درگاه‌های انتقال پول صرف شوند. صفحه ریپل در وب‌سایت «ویکی» می‌نویسد:

اعتبار XRP را نمی‌توان زیر سوال برد. وقتی‌که شبکه ریپل ایجاد شد، صد میلیارد XRP ساخته شد. بنیان‌گذاران شرکت هشتاد میلیون XRP را به ریپل لبز اختصاص دادند و ریپل لبز وظیفه توسعه نرم‌افزار ریپل، تبلیغ سیستم پرداخت ریپل، تخصیص XRP و فروش XRP را بر عهده دارد.

از دسامبر سال 2014 تا جولای سال 2015، شرکت بر روی وب‌سایت خود میزان XRP هایی که در اختیار دارد و حجم XRP های در گردش را نشان می‌داد. این وب‌سایت همچنین به‌صورت غیرمستقیم، مقدار ریپل هایی که توسط عملیات‌های شرکت مصرف‌ شده‌اند را نیز برای عموم به نمایش در می‌آورد. از طرفی این وب‌سایت تمایزی میان XRP های به فروش رفته و آن دسته از توکن هایی که به‌صورت رایگان در اختیار افراد قرار داده، اعمال نمی‌کرد و تمام آنها را تحت یک رقم نمایش می‌داد. این نمایشگر 30 ژوئن سال 2015، ارقام زیر را نمایش داد:

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

کمی بعد از جولای 2015، نمایشگر بازنگری شد. پس از این اتفاق میزان مانده‌حساب ذخایر شرکت نمایش داده نمی‌شد. حداقل تا سال 2017 این نمایشگر سه گزینه را به کاربران وب‌سایت نشان می‌داد: «XRP هایی که در اختیار ریپل بودند»، «XRP های توزیع‌شده» و «XRP هایی که به امانت نزد اشخاص و شرکت‌های ثالث نگهداری می‌شوند». این ارقام تا تاریخ سی ژانویه 2018 به شرح زیر بودند:

  • هفت میلیارد XRP که در اختیار ریپل بودند.
  • سی‌ونه میلیارد XRP توزیع‌شده.
  • پنجاه‌وپنج میلیون XRP امانی، نزد شرکت‌های ثالث.

ما (بیتمکس) قادر به تطبیق و برقراری ارتباط میان نمودارهای ذخایر گذشته و نمودارهای XRP فعلی ریپل نبودیم، از همین رو نمی‌توان با اطمینان گفت که شرکت تابه‌حال چه میزان از توکن های خود را صرف امور جاری خود نموده است. بااین‌حال، با بررسی اطلاعات به نمایش درآمده تا جولای 2015، 12 نقطه داده و پست‌هایی که در انجمن ریپل توسط «دیوید شوارتز» (David Schwartz) به جمع‌بندی‌هایی مفیدی دست‌یافتیم. دیوید شواترز به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین معماران فناوری ریپل شناخته می‌شود. وی بانام مستعار JoelKatz در انجمن ریپل مطالبی را قرار می‌دهد. به گفته شوارتز جمع دارایی‌های ریپل وی، به رقمی نزدیک به یک میلیارد XRP می‌رسد. در نمودار مقابل نتایج بررسی‌های ما در ارتباط با XRP های صرف شده را مشاهده می‌کنید:

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

میزان XRP هایی که بین سال‌های 2013 تا 2015 در اختیار شرکت بوده. ارقام به میلیارد نوشته‌شده‌اند. آبی: ذخایر XRP شرکت.  نارنجی: توکن‌های XRP توزیع شده. خاکستری: سهم بنیانگذاران


داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

توزیع XRP و XRP هایی که در امور جاری شرکت صرف شده‌اند. ارقام در این نمودار به میلیارد نوشته‌شده‌اند. علائم ضربدر نشان‌دهنده تاریخ‌هایی هستند که اطلاعاتی از آنها در دست نیست. از دلیل کاهش میزان خرج کرده شرکت که به سال 2015 منتهی می‌شود، اطلاعاتی در دست نیست.


داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

XRP در گردش. ارقام در این نمودار به میلیارد دلار نوشته‌شده‌اند.

داده‌ها نشان می‌دهند که ریپل از ژانویه سال 2013 تا جولای سال 2015، 12.5 میلیارد XRP  را توزیع یا به فروش رسانده است. از میزان XRP های فروخته‌شده و قیمت آنها یا XRP هایی که به‌صورت مجانی در اختیار افراد مختلف قرارگرفته‌اند، اطلاعاتی در دست نیست. شرکت حداقل چهار ملیارد توکن را بین تاریخ‌های مارس 2014 و جولای 2015 خرج کرده است. بااین‌حال از جزئیات این خرج کرد ها اطلاعاتی در دست نیست.

دعاوی میان بنیان‌گذاران شرکت

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

جد مک‌کالب – اولی از راست – از بنانگذاران ریپل و توسعه دهنده فعلی استلار

همان‌طور که پیش‌تر اعلام شد، مک کالب در ارتباط با شرایط ذکرشده با شرکت همکاری کافی را نداشت. در می سال 2014، جسی پاول از اولین سرمایه‌گذاران ریپل، وضعیت را چنین توصیف کرد:

ازآنجایی‌که جد شرکت را ترک کرده است، مدیریت شرکت جهت‌گیری متفاوتی را اتخاذ نموده. متأسفانه دورنمایی که من و جد در روزهای اول از پروژه در ذهن داشتیم، دیگر وجود ندارد. من دیگر نه به مدیریت اعتماد دارم و نه بر این عقیده هستم که شرکت توانایی بازیابی مقرری بنیان‌گذاران شرکت که بالغ‌بر بیست درصد XRP می‌شود را ندارد. امیدوار بودم که این مقدار برگشت داده می‌شد. تا قبل از ترک شرکت توسط جد، از بنیان‌گذاران شرکت خواستم که XRP های خود را به شرکت بازگردانند. جد با این خواسته موافقت کرد اما کریس آن را رد کرد و مذاکرات به بن‌بست خورد. امروز عصر بار دیگر با هر دوی آنها صحبت کردم، اما این بار نیز کریس برخلاف جد، مخالفت کرد.

ریپل در جواب بیانیه پاول، ادعا کرد که او اطلاعات اشتباه و افتراآمیزی را اعلام نموده که باعث تخطی از وظایفش به‌عنوان اعضای هیئت‌مدیره ریپل شده. در این نامه آمده بود:

درواقع، همان‌طور که کریس پیش‌تر طول بحث‌ها با شما [پاول] و جد اعلام کرده بود، تمایل داشته و دارد که بیشتر XRP هایی که در اختیاردارند را به ریپل لبز بازگردانند.

پاول در جواب این نامه اعلام کرد که لارسن تنها به بازگشت قرضی بخشی از XRP هایش به شرکت راضی شد و تمایلی به پس دادن کامل آنها نداشت. پاول نامه خود را با بیان دیدگاه خود نسبت به وضعیت بیست میلیارد XRP که به بنیان‌گذاران شرکت تعلق‌گرفته به‌پایان رساند:

من و جد ریپل را در سپتامبر سال 2011 بنیان گذاشتیم. فکر می‌کنم کریس حدود آگوست 2012 به ما ملحق شد. پیش از ورود کریس، شرکت دو سرمایه‌گذار داشت. مطمئن نیستم که جد و کریس چه زمانی XRP ها را به خود تخصیص دادند، اما طبق گفته‌های آنها، این کار پیش از ایجاد شخصیت حقوقی شرکت و در سپتامبر سال 2012 صورت گرفته بود. ازنقطه‌نظر من، این دو نفر وقتی بدون تائید سرمایه‌گذاران اولیه XRP ها را برای خود برداشتند و آنها را میان سهام‌داران تقسیم نکردند، از اموال شرکت دزدی کردند. هر میزان سکه که پیش از شکل‌گیری شرکت اوپن کوین به آنها تخصیص‌یافته، مشکل‌دار است. بین سپتامبر سال 2012 و دسامبر همان سال، چندین بار دفتر کل راه‌اندازی مجدد شد و نسخه جدیدی از ریپل که توسط که اوپن کوین ساخته‌شده بود به وجود آمد و مشخصاً این کارها همه با منابع مالی شرکت صورت گرفتند. اگر جد و کریس از همان نسخه قدیمی نرم‌افزار برای نگه‌داشتن «بتاکوین» (Betacoin) های خود استفاده می‌کردند، مشکلی نداشتم. متأسفانه جد و کریس دوباره و در تاریخ دسامبر سال 2017، توکن هایی را به خود تخصیص دادند. این XRP ها بعداً نیز به شرکت بازگردانده نشد و پیش از تولد شرکت نیز وجود نداشتند و با منابع مالی شرکت ایجاد شدند. این توکن ها همیشه متعلق به شرکت بودند، اما توسط جد و کریس از چنگ شرکت درآورده شدند. من از آنها می‌خواهم چیزهایی که دزدیده‌اند را بازگردانند.

پاول همچنین جوابیه‌ای را در انجمن ریپل منتشر نمود. متن این جوابیه به شرح زیر بود:

هیئت مدیره و سرمایه‌گذاران این مسئله را از مدت‌ها قبل می‌دانستند. به‌محض فهمیدن این مسئله مدام از آنها می‌خواستم که توکن ها را به شرکت بازگردانند. جد همیشه با این خواسته موفق بود اما کریس نظر مخالفی داشت. جد همیشه سهم خود را برای مواقعی که مجبور شود از آنها به‌عنوان یک اهرم فشار برای بازگشت سهم کریس، نگه می‌داشت. این مسئله یک موضوع معمولی نبود که روی آن بحث کنیم. بلکه فقط چیزی بود که فکر می‌کردم با آگاهی کریس از آسیب‌هایی که می‌تواند به شرکت بزند، حل می‌شد. احتمالاً اگر می‌خواستم سهمم از این مسئله بردارم، تنها اقدامات پیشگیرانه بیشتری انجام می‌دادم، اما این‌طور فرض کردم که تمام توکن ها سرانجام به شرکت بازخواهد گشت. می‌توانستم بر سر مقدار کمتری از XRP و پرداخت به‌صورت نقدی توافق کنم، اما این کار را نکردم. ما همه باید XRP های خود را مانند بقیه، با نرخ بازار خریداری می‌کردیم.

شرکت کمی بعد و توسط معاون بازاریابی خود، «مونیکا لانگ»، به این اظهارات واکنش نشان داد. این پاسخ به‌منظور تحت‌فشار گذاشتن پاول از جانب افکار عمومی صورت گرفت. در این بیانیه آمده بود:

به‌علاوه، کریس لارسن، از بنیان‌گذاران و مدیرعامل شرکت، مجوز ایجاد یک موسسه را به‌منظور توزیع کمک هفت میلیون XRP خود به افرادی که از سرویس‌های مالی مناسب برخوردار نیستند و تمایلی به استفاده از بانک‌ها ندارند، صادر کرد. این اقدام پیش‌تر برنامه‌ریزی و توسعه‌یافته بود ما حالا به آن سرعت بخشیده شده و مستقل از توافق‌نامه رسمی میان بنیان‌گذاران اصلی، در حال نهایی شدن است. وی بر این عقیده است که هردوی این اقدامات درست‌اند و بهترین راه برای تحقق اهداف شرکت و از میان برداشتن موانع‌اند. در آینده، جزئیات بیشتری از این موسسه، مدیران مستقل و میزان کمک‌ها اعلام خواهد شد.

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

کریس لارسن از بنیانگذاران ریپل

این واکنش برای منحرف کردن فشارهای جامعه ریپل، از لارسن و شرکت، صورت گرفت. موسسه نامبرده با عنوان «ریپل وورکس» (Ripple Works)، کار خود را آغاز کرد. با بررسی ورودی‌های سال مالی 2015-2016 ایالات‌متحده بر مسئله مالیات بر کارهای خیریه ایالات‌متحده آمریکا، میزان کمک‌هایی که به‌صورت XRP صورت گرفته بود، به شرح زیر است:

نوامبر 2014 – کریس لارسن – 200 میلیون واحد
آوریل 2015 – کریس لارسن – 500 میلیون واحد
جولای 2015 – کریس لارسن – 500 میلیون واحد
نوامبر 2016 – شرکت ریپل – یک میلیارد

تا تاریخ آوریل 2016، یعنی دو سال پس از اعلام تعهد، لارسن حداقل یک میلیارد و دویست میلیون XRP را از هفت میلیارد وعده داده شده به موسسه پرداخت کرده بود. متأسفانه امکان مشاهده ارقام سال مالی منتهی به آوریل 2017 وجود نداشت؛ دلیل این مسئله می‌تواند عدم ورود اطلاعات سال نامبرده دانست.

دعاوی مربوط به مسدودسازی سرمایه‌ها در «بیت استامپ»

در سال 2015، ریپل شروع به استفاده از قابلیتی که به آنها اجازه می‌داد تا سرمایه‌ها را مسدود نمایند. سرمایه‌های مسدود شده بیت استامپ متعلق به اعضای خانواده جد مک کالب بودند. برخی این مسئله را کنایه می‌خوانند: ریپل در ابتدا اعلام کرده بود که قابلیت مسدودسازی به‌منظور همگام‌سازی شرکت و درگاه‌ها با الزامات قانونی صورت می‌گیرند. اما این‌طور که به نظر می‌رسید این قابلیت تنها برای اجرای دستوراتی که مستقیماً از شرکت می‌آمد ایجادشده بود تا به این وسیله دارایی‌های یکی از بنیان‌گذاران ریپل را مسدود نماید.

این‌طور که به نظر می‌رسد، یکی از اعضای خانواده مک کالب، 96 میلیون XRP را به قیمتی نزدیک به یک‌میلیون دلار به شرکت ریپل می‌فروشد. این میزان از XRP جزو آن دسته‌ای بودند که تحت توافق عدم فروش به غیر جای نمی‌گرفتند. پس از خریداری XRP ها توسط ریپل، این شرکت از بیت استامپ می‌خواهد که با استفاده از قابلیت مسدودسازی، یک میلیون دلار ریپلی که به‌تازگی صرف خرید توکن شده است را ضبط کند. در سال 2015، بیت استامپ شکایتی از مک کالب و ریپل را به دادگاه می‌برد تا بهترین تصمیم را در ارتباط با آنها اتخاذ کند.
طبق شواهد و دادخواست‌های دادگاه، شرایط به شرح زیر بود:

1- مک کالب پنج و نیم میلیارد XRP در اختیار داشت.

2- دو فرزند مک کالب، دو میلیون XRP در اختیار داشتند.

3- یک و نیم میلیون توکن دیگر در اختیار بقیه اعضای خانواده و مؤسسات خیریه بود.

4- در ماه مارس سال 2015، «جیکوب استفانسون»، یکی از اقوام مک کالب، پیشنهاد فروش 96 میلیون XRP را به ریپل می‌دهد.

ریپل موافقت می‌کند که طی یک تراکنش پیچیده که منجر به دست‌کاری بازار به‌منظور گمراه کردن خریداران دیگر نسبت به قیمت هر ریپل در این تراکنش می‌شد، نزدیک به یک میلیون دلار پرداخت کند. از همین رو، ریپل مبلغ بیشتری را پرداخت و از استفانسون خواست تا مبلغ اضافی را به آنها بازگرداند که چیزی در حدود هفتادوپنج هزار دلار می‌شد.

مسئول بخش حقوقی بیت استامپ به‌عنوان مشاور در ریپل نیز کار می‌کرد و این مسئله سبب تضاد منافع می‌شد.

دعوی حقوقی میان مک کالب و ریپل تا فوریه سال 2016 ادامه داشت. در این تاریخ شرکت اذعان کرد که مک کالب قرارداد عدم فروش XRP ها را که در سال 2014 به امضا رسیده بود، نقض کرده. این شرکت پس از آن بیانیه نهایی خود را منتشر نمود:

جد، در ژوئن سال 2013 و هنگامی‌که شرکت اوپن کوین نام داشت، از آن جدا شد. وی ازآن‌پس هیچ نقشی در اتخاذ رویکردها و امور جاری ریپل نداشته. بااین‌حال او سهم بزرگی از XRP ها و سهام‌های شرکت را داراست. در آگوست سال 2014، ما یک توافق فروشی را به امضا رساندیم که طی آن بازه‌های زمانی و محدودیت فروش XRP ها توسط جد مشخص‌شده بود. هدف از امضای چنین توافقی، اطمینان از این مسئله بود که توزیع XRP ها به‌درستی صورت گیرد تا اکوسیستم ریپل با آسیب روبه‌رو نشود. از آوریل سال 2015، جد هدف اقدامات قانونی ما قرار گرفت. این اقدامات بر پایه نقض توافق‌نامه سال 2014 صورت پذیرفته بودند.

مک کالب نیز با بیان نقطه‌نظر خود در ارتباط با این مسئله، به بیانیه واکنش نشان داد. وی همچنین اعلام کرد که از توافق نهایی حاصل‌شده خوشحال است:

این هفته یک مشکل قدیمی را حل نمودیم. من و استلار بالاخره بر سر دعوی جاری خود با ریپل به توافق رسیدیم. توافق نشان می‌دهد که ادعاهای ریپل کاملاً بی‌اساس بودند. ریپل نیز این مسئله را قبول و من نیز توافق را پذیرفتم.

طی توافق‌نامه نهایی، مسدودسازی یک میلیون دلار دارایی خانواده مک کالب برداشته و ریپل قبول کرد که تمامی هزینه‌های دادرسی را بپردازد و دو میلیارد XRP نیز برای اهدا به مراکز خیریه آزاد شدند. مک کالب نیز اجازه یافت تا XRP های باقی‌مانده خود را به فروش برساند دیگر مفاد توافق‌نامه و تغییرات آن به شرح زیر است:

  • مک کالب باید دو میلیارد XRP را به سازمان‌های خیریه اهدا کند. 
  • مک کالب به‌عنوان دارنده 5.3 میلیارد XRP ابقا شد. بااین‌حال کنترل این میزان از سرمایه بر عهده ریپل خواهد بود. 
  • مک کالب و موسسه خیریه قادرند تا به میزان ذکرشده از حجم متوسط روزانه به فروش برسانند. این حجم به شرح زیر است:
  • 0.5 درصد در سال اول
  • 0.75 درصد در سال‌های دوم و سوم
  • 1 درصد در سال چهارم
  • 1.5 درصد در سال پنجم و بیشتر از آن

روند اجماع ریپل

سیستم اجماع (Consensus)

این‌طور که به نظر می‌رسد فناوری ریپل از چندین تکرار تشکیل‌شده، اما محور اصلی در بازاریابی‌های ریپل حور سیستم اجماع آن می‌چرخد. در سال 2014، ریپل از تصویر زیر برای شرح سیستم اجماع خود پرده برداشت. بنا بر شواهد یک روند تکرارشونده با سرورهایی که درخواست‌ها را در سیستم ثبت می‌کنند، این پروسه را تشکیل می‌دهند. نودها در سیستم تنها درصورتی‌که حدنصاب ملزومات برآورده شده باشند، این درخواست‌ها را قبول می‌کنند. یک آستانه هشتاد درصدی از سرورها به‌عنوان سطح اصلی در نظر گرفته می‌شوند و به‌محض اینکه این آستانه محقق شود، نود درخواست را نهایی خواهد کرد. تصویر با پیچیدگی‌هایی همراه است و از همین رو نمی‌توان به قطع از نحوه کارکرد سیستم اجماع ریپل مطلع شد. به‌علاوه به دلیل این پیچیدگی فهم جزئیات نیز مشکل است.

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

در ژانویه سال 2018، تیم تحقیقاتی BitMEX، به‌منظور تحقق اهداف و اطلاعات موردنیاز برای این مطلب، نسخه‌ای از Rippled را اجرا نمود. همان‌طور که در اسکرین شات زیر دیده می‌شود، نود به‌وسیله دانلود فهرستی از پنج کلید عمومی از آدرس v1.ripple.com، عمل می‌کرده. نرم‌افزار نشان می‌دهد که چهار کلید از پنج کلید نامبرده برای پشتیبانی از یک درخواست و قبول آن ضروری است. ازآن‌جهت که کلیدها، همگی از سرور ریپل دانلود می‌شوند، ریپل کنترل کاملی بر بقای دفتر کل خود دارد، از همین رو می‌توان گفت که این سیستم متمرکز است. علائم نودها به ما میگویند که کلیدها در تاریخ اول فوریه سال 2018 (تنها چند روز پس از تاریخ اسکرین شات) منقضی خواهند شد، این یعنی نرم‌افزار ملزم است تا بار دیگر در این تاریخ به سرور ریپل متصل شده تا مجموعه کلیدهای جدیدی را دانلود نماید.

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

صد البته، نمی‌توان گفت که سیستم‌های متمرکز مشکل دارند. بخش گسترده‌ای از سیستم‌های الکترونیکی متمرکزند. متمرکز بودن امکان ساخت راحت را به سیستم‌ها می‌دهد و آن‌ها را کارآمدتر و سریع‌تر کرده، هزینه‌های اجرای آنها را پایین‌تر آورده و جلوی صرف دوباره یک سرمایه (Double Spending) را به شیوه کارآمدتری می‌گیرد. بااین‌حال، برخی از بازاریابی‌های ریپل اعلام می‌کنند که سیستم ریپل توزیع‌شده است. این مسئله به عقیده برخی گمراه‌کننده است.

داستان ریپل: مقاله‌ای که هر سرمایه‌گذار XRP باید بخواند

علاوه بر گمراه‌کننده بودن بالقوه تبلیغات ریپل، ما بر این عقیده هستیم که پروسه حدنصاب و آستانه هشتاد درصدی ضروری نیست و صرفاً باعث گمراهی بیشتر خواهد شد. مدافعان و حامیان ریپل بر این موضوع مانور می‌دهند که فهرست پنج کلید عمومی قابلیت شخصی‌سازی دارند چراکه هر فردی می‌تواند فایل‌های پیکربندی را دست‌کاری نموده و آنها را به شکل موردنظر خود دربیاورد. در وب‌سایت ریپل فهرستی از این قبیل اعتبارسنج‌ها وجود دارد. بااین‌وجود هیچ مدرکی مبنی بر اینکه عده گسترده‌ای از کاربران ریپل به‌صورت دستی این فایل‌های پیکربندی را دست‌کاری کرده‌اند وجود ندارد.

حتی اگر کاربران اقدام به دست‌کاری نیز می‌کردند، کمک چندانی به تغییر وضعیت نمی‌کرد. در چنین شرایطی هیچ‌گونه دلیل خاصی وجود ندارد که بتوان متصور شد که سیستم بر روی یک دفتر کل تمرکز دارد. به‌عنوان‌مثال، یک کاربر می‌تواند با رسیدن هر نود به آستانه هشتاد درصدی به پنج اعتبارسنج متصل شود، بااین‌حال پای دو دفتر کل متضاد در میان است. حدنصاب آستانه هشتاد درصدی هیچ‌گونه ویژگی همگرایی یا اجماع را در خود جای نداده. از همین می‌توان گفت که این‌چنین پروسه اجماع غیرضروری است.

اعتبار سنجی دفتر کل

باوجود متمرکز بودن پروسه اجماع، یک فرد می‌تواند بر سر این مسئله بحث نماید که نودهای ریپل همچنان می‌توانند داده‌های تراکنش‌ها را از تمام افراد مشترک در شبکه تائید اعتبار نمایند. علیرغم کارایی در بحث‌های پردازشی، می‌توان گفت که این مدت می‌تواند از نقطه‌نظر کارایی نویدبخش باشد. بااینکه دفتر کل توسط پروسه‌ای متمرکز به جلو پیش می‌رود، اگر سرورهای ریپل، تراکنشی غیرمجاز را پردازش کنند، نود ممکن است آن بلاک‌ها را رد نموده و آنگاه شبکه قفل خواهد شد. این تهدید می‌تواند باعث عملکرد شفاف سرورهای ریپل شود. بااین‌حال، این تهدید نمی‌تواند تفاوت چندانی با ساختارهای قانونی و اهرم‌های فشاری باشد که از جانب کاربران و مشتری‌های بانک‌ها، بر آنها اعمال و باعث شفافیت در عملکردشان می‌شوند.

این‌طور که به نظر می‌رسد، ریپل از همان زمان شروع به‌کار دفتر کل 32570 بلاک ازدست‌رفته دارد و نودها قادر به دریافت این اطلاعات نیستند. این یعنی هیچ‌کس نمی‌تواند تمام زنجیره ریپل را موردحسابرسی قرار داده و مسیر دقیق صد میلیارد ریپلی که از ابتدا وجود داشته‌اند را ره‌گیری کند. همین مسئله می‌تواند برای عده‌ای نگران‌کننده باشد. به‌علاوه که پاول نیز در اعلام نظری، گفته بود که دفتر کل تابه‌حال چندین بار راه‌اندازی مجدد شده. دیوید شوارتز ابعاد گسترده بلاک‌های ازدست‌رفته را این‌طور بازگو می‌کند:

این مسئله چندان برای کاربران عادی ریپل مهم نیست. در ژانویه سال 2013، یک باگ در سرورهای ریپل باعث شد تا بلاک‌های اولیه دفتر کل نابود شوند. تمام داده از تمام سرورهای فعال ریپل جمع‌آوری شد، اما برای ساخت دفتر کل کافی نبود. تراکنش‌های خام همچنان در سرور وجود داشتند، این تراکنش‌ها با بقیه تراکنش‌ها مخلوط شده هیچ اطلاعاتی از اینکه کدام تراکنش، وارد کدام دفتر کل شده وجود ندارد. بدون بلاک‌های اولیه دفتر کل، بازسازی دفتر کل میسر نیست. باید هش دفتر کل  N-1 را بدانید تا بتوانید دفتر کل N را بسازید. همین خود پیچیدگی‌های مخصوص به خود را دارد.

جمع‌بندی

بخش عمده‌ای از این گزارش را دعاوی مربوط به ریپل تشکیل می‌داد و تمرکز اصلی آن حول محور کنترل XRP می‌چرخید و در این میان به برخی از اتهامات دزدی اموال نیز اشاره شد. شاید با بیان این مسئله که ارزش اکوسیستم به‌صورت غیرمنتظره و سریعی با رشد مواجه شد، بتوان گفت که چنین دعاوی‌ای چندان هم دور از ذهن به نظر نمی‌رسید. درواقع این دعاوی بی‌شباهت به نزاع‌های قانونی که در برخی از غول‌های تکنولوژی جهان که در ابتدا به آنها اشاره کردیم نیستند.

اما نکته قابل تأمل تر این مطلب، شاید متمرکز بودن ریپل باشد. این مسئله می‌تواند اهدافی نظیر سانسور ستیزی که ارزهایی نظیر بیت کوین از آنها برخوردارند را تحت شجاع قرار دهد. اما نباید این موضوع را این‌طور برداشت که ریپل یا XRP به دلیل نداشتن چنین ویژگی‌ای محکوم به فنا هستند. شرکت ریپل از سرمایه‌های بزرگی برخوردار است و با توجه به شیوه‌های بازاریابی و شراکت با شرکت‌های مختلف، بتواند راه موفقیت خود را پیداکرده و پای توکن هایش را به کسب‌وکارهای مختلف باز کند. اگر این مسئله محقق شود، شاید انتقادات‌هایی که به بیت کوین وارد باشد، در ارتباط با XRP مصداق بهتری پیدا کنند. نکاتی مانند:

1- نبود تورم یک سیاست خام اقتصادی است.

2- قیمت توکن ها بسیار بی‌ثبات است و می‌تواند هدف سفته‌بازی باشد.

3- اگر سیستم با موفقیت هم روبه‌رو شود، مراجع قانونی می‌توانند آن را نابود کنند.

4- شاید مهم‌ترین سؤال این باشد که چرا از دلار استفاده نکنیم؟ بانک‌ها نیز به سمت سیستم‌های دیجیتال که مبتنی بر ارزهای سنتی است روی خواهند آورد (اگر تا به اینجا این کار را نکرده باشند).

معمای اصلی در مورد ریپل اینجاست که با وجود بازاری با این ارزش هنگفت، چرا منتقدین بیت کوین ساکت‌اند؟ شاید جواب این سؤال برای منتقدین بیت کوین نیز به همین اندازه کاربرد داشته باشد. بیشتر مردم به‌جای توجه به اصول فنی، از روی مشاهدات خود نسبت به فرهنگ و شخصیت افرادی که با آن کسب‌وکار یا سیستم درگیرند، قضاوت می‌کنند.

منبع: bitmex

بلاک چین، مفهومی گمشده در هیاهو

سامان بازدید : 363 یکشنبه 21 مهر 1398 : 15:56 نظرات (0)

این روزها، عبارت «بلاک چین» را زیاد می‌شنویم. این مفهوم به‌شکلی گسترده مورد استفاده قرار گرفته و هدف این مقاله نیز بررسی این موضوع است. طرفدارانش از یک بلاک چین خاص حرف نمی‌زنند و در مقابل، آن را راه‌حلی برای همه مشکلات شرکت‌ها (به‌ویژه در زمینه مدیریت زنجیره تأمین) معرفی می‌کنند. این مفهوم نه تنها بر شیوه اجرایی کسب‌وکار تأثیر گذاشته، بلکه گفتمان رایج این حوزه را نیز دستخوش تغییر کرده است.

اگر بخواهید درستی کارکرد بلاک چین را زیر سؤال ببرید، به‌عنوان فردی ناامید و عقب‌مانده تلقی خواهید شد. اگر صادقانه بخواهید درباره بلاک چین صحبت کنید نیز شما را در زمره افرادی آرمان‌گرا و غیرعملگرا قرار می‌دهند.

انگار هیچ راهی هم برای دور ماندن از این رویه غالب وجود ندارد. شرکت آی‌بی‌ام روی ایجاد تحول در رهگیری گوجه‌فرنگی از مزرعه تا سفره با استفاده از بلاک چین به‌شدت مانور می‌دهد.

وزیر اقتصاد بریتانیا به‌تازگی اعلام کرده که بلاک چین می‌تواند راه‌حلی برای مسائل ناشی از برگزیت (خروج این کشور از اتحادیه اروپا) باشد. در کنفرانسی که اخیرا توسط ریپل برگزار شد، بیل کلینتون (رییس جمهور سابق ایالات متحده) اعلام کرد که «تحولات و آینده‌ای که بلاک چین می‌تواند در آینده رقم بزند، بسیار چشمگیر است.»

واژه «بلاک چین» به‌هیچ‌وجه شوخی‌بردار نیست.

بلاک چین آن‌قدر به‌عنوان هدفی مشخص به همگان معرفی شده که دیگر کسی نمی‌تواند آن را زیر سؤال ببرد و هیچ کسی هم جرات به‌چالش‌کشیدن طرفدارانش را ندارد. هیچ فردی توانایی ایستادن در برابر طرفداران پرشور بلاک چین را ندارد.

انبوهی از مطالب متنوع در رسانه‌ها درباره‌اش نوشته می‌شود، همایش‌های مختلف برگزار شده و هزینه مالی زیادی صرف آن می‌شود. بلاک چین نشانگر آینده‌ای روشن برای دنیای کم‌رمق امروز است. اما تقریبا همه کاربردهایی که برای بلاک چین ذکر می‌شود، به معنای واقعی بی‌معنی است!

بلاک چین، مفهومی گمشده در هیاهو

تب عرضه اولیه سکه (ICO) که بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ به‌شدت سروصدا کرده بود، اکنون کمرنگ شده است.

اشتیاق شدید آن روزها تا حد زیادی به خاطر توانایی بلاک چین برای ایجاد تحول در بازارها بود. این ایده که بتوان هر خدمتی را در قالبی همانند اوبر درآورد و با استفاده از یک پایگاه‌داده جادویی برای ثبت خدمتی که یک نفر به فردی دیگر ارائه می‌دهد بهره گرفت، به‌شدت جذاب بود. برخی از این پیشنهادات حتی بازارهایی چندین تریلیون دلاری (بله، چندین تریلیون دلاری!) را هدف قرار می‌دادند.

این روزها پروژه‌های نه چندان جذاب بلاک چین سازمانی و نیز عرضه‌‌ اولیه سکه (ICO) که با هدف سو‌ءاستفاده از مخاطبان وارد میدان می‌شود، با مخالفت و حتی تمسخر بسیاری از افراد روبرو می‌شوند.

بااین‌‌حال، هنوز هم عبارت «بلاک چین» در این میان وجود دارد و همچون پوسته‌ای است که در قالب مطالب مختلفِ منتشر شده در رسانه‌ها زنده نگه داشته می‌شود که البته به خودی خود، معنای چندانی ندارد.

از عبارت «بلاک چین» برای اشاره به پروژه‌ها، ساختارها و نیز پایگاه‌های داده‌ای که هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند استفاده می‌شود. به‌همین‌دلیل، تلاش برای تعریف آن در نهایت به شکست می‌انجامد.

حال بیایید به بررسی آغاز شکل‌گیری عبارت «بلاک چین» و اقدام درستی که باید در قبال آن در پیش بگیریم، بپردازیم.

بلاک چین اصلا از کجا آمده است؟

بلاک چین، مفهومی گمشده در هیاهو

در بسیاری از مطالب درباره تاریخچه «بلاک چین» آمده که این واژه اولین بار توسط ساتوشی ناکاموتو به کار برده شده و خود او اولین شبکه بلاک چین را ایجاد کرده است.

اما این مطلب به‌هیچ‌وجه واقعیت ندارد.

ناکاموتو هرگز شبکه بیت کوین را بلاک چین نخواند، بلکه آن را «زنجیره مبتنی بر هش اثبات کار» (chain of hash-based proof-of-work) و «زنجیره‌ای از بلوک‌ها» (chain of blocks) خواند. حتی در یکی از توضیحات در کد اصلی بیت کوین، از عبارت «زنجیره زمان» یا همان «تایم‌ چین» (timechain) استفاده شده است.

به همین دلیل اگر بخواهیم به گفته واقعی ناکاموتو وفادار باشیم، باید از عبارتی نظیر «تایم‌چین‌های شرکتی» و یا «رهگیری توت‌ فرنگی بر بستر تایم‌چین» استفاده کنیم!

ناکاموتو خیلی سعی کرد بر این نکته تأکید کند که این زنجیره در واقع مجموعه‌ای از گواه‌های اثبات کار است که هر کدام از طریق هش به مجموعه قبلی متصل است. گواه اثبات کار، جزئی اساسی و جدایی‌ناپذیر برای این مفهوم است.

هر کسی که بخواهد بلوکی را پیشنهاد دهد، باید بر روی آن کار کرده باشد. همین ویژگی است که به شبکه امکان مقاومت در برابر حملات سیبیل (Sybil) را می‌دهد و زمینه را برای توافق (بر سر طولانی‌ترین زنجیره تحت مقررات مشخص شبکه) آن هم بدون نظارت یک میانجی واحد فراهم می‌کند.

ساختار داده و وجود هش‌های مربوط به بلوک‌های قبلی این اطمینان را می‌دهد که جزئیات قبلی نیز حفظ شده و پایگاه‌داده یکنواخت است. قرار گرفتن یک کپی از پایگاه‌داده بر روی هر گره از شبکه این اطمینان را می‌دهد که امکان از کارانداختن یا دستکاری در شبکه و محتویات پایگاه‌ داده از بین می‌رود.

این سیستم با در نظر گرفتن شرایطی خصمانه در دنیای امروز طراحی شده است. برخی دولت‌ها در گذشته تلاش‌های صورت گرفته برای راه‌اندازی پول الکترونیکی را سرکوب کردند. بی‌تردید اگر حکومت‌ها از توانایی لازم برخوردار بودند، با بیت ‌کوین نیز چنین رفتاری می‌کردند.

به‌همین‌دلیل، این شبکه با در نظر گرفتن این شرایط طراحی شده است. واقعیت این است که ناکاموتو شاید اولین شبکه محبوب و گسترده را با استفاده از ساختار لیست‌های به‌هم‌پیوسته راه‌اندازی کرده باشد، اما این شبکه، در نوع خودش اولین نبوده است. نوآوری ناکاموتو این بود که امکان اضافه کردن داده‌های جدید را از طریق توان پردازشی رایانه‌ها به فهرست‌های به‌هم‌پیوسته فراهم کرد.

بلاک چین، مفهومی گمشده در هیاهو

آیا این مفهوم هیچ شباهتی به آنچه بلاک چین‌های شرکتی انجام می‌دهد دارد؟ بی‌تردید خیر.

هیچ سازمان مخوفی وجود ندارد که هدفش دستکاری در داده‌های مربوط به حمل توت‌ فرنگی از مزرعه به سفره مشتریان باشد که بخواهد در بلاک چین زنجیره تأمین آی‌بی‌ام دستکاری کند. به‌همین‌دلیل، بلاک چین آی‌بی‌ام لازم نیست بر اساس همان استانداردهایی که شبکه بیت کوین بر آن استوار است طراحی شود.

داده‌هایی که بر روی بلاک چین‌های شرکتی ذخیره می‌شود، لازم نیست بر اساس الگوی اجماع مورد نظر ناکاموتو مورد حفاظت قرار گیرد. همچنین هیچ نیازی به تأیید‌کنندگانی از سراسر دنیا نیست. کافی است این اطلاعات بین چند سازمان مورد اعتماد و یا یک کنسرسیوم از طرف‌های ذی‌نفع به اشتراک گذاشته شود و هر کدام نقش یک گره را ایفا کنند.

در صورتی که دوست دارید درباره دلایل ناکامی بلاک چین‌های خصوصی بیشتر بدانید، توصیه می‌کنم مطلبی را که توسط یک مشاور بلاک چین سازمانی نوشته شده مطالعه کنید.

چرا این عبارت این قدر محبوب شده است؟

به‌نظر می‌رسد افراد با مشاهده موفقیت بیت کوین (که آن هم تا حدی به خاطر شکل خاص پایگاه‌داده‌اش بوده) می‌خواهند این الگو را به امور دیگر تعمیم دهند و کاربردهای دیگری برای آن تعریف کنند.

حتی هال فینی (Hal Finney) که یکی از اولین توسعه‌دهندگان بیت کوین به شمار می‌رود هم با شوق درباره اهمیت بهره‌گیری از ساختار نامتمرکز شبکه بیت کوین صحبت کرده است. او در این باره گفته است:

این امکان وجود دارد که بتوانیم ساختار شبکه بیت کوین را تجزیه کنیم و از ایده جدید و کلیدی آن که همان پایگاه‌داده غیرمتمرکز، جهانی و غیرقابل‌بازگشت است استفاده کنیم. این قابلیت می‌تواند برای سایر مقاصد نیز کاربرد داشته باشد. در این صورت، استفاده از این ساختار برای ذخیره داده‌های مربوط به تراکنش‌های مالی، صرفا یک استفاده جانبی خواهد بود و این فناوری به الگویی جامع تبدیل می‌شود.

اما تا جایی که می‌دانیم، این سیستم‌ها فقط وقتی می‌توانند به‌خوبی به فعالیت ادامه دهند که پاداشی درونی برای آنها تعریف شده باشد. به کلامی دیگر، پاداشی در قالب توکنِ خودِ شبکه به کاربرانی که در فرآیند تأیید اعتبار تراکنش‌ها مشارکت می‌کنند، پرداخت شود.

اگر به ماینرها پاداشی در قالب دلار داده شود، الزاما نمی‌تواند انگیزه‌ای برای استخراج روی طولانی‌ترین زنجیره داشته باشند. آنچه اهمیت دارد، تداوم حضور آنها برای کار بر روی طولانی‌ترین زنجیره است. اما بلاک چین‌های خصوصی، بسته یا شرکتی هیچ توکن داخلی ندارند و اینکه هیچ پاداشی را به تأییدکنندگان تراکنش‌ها نمی‌پردازند، زیرا چنین شبکه‌هایی باز و عمومی نیستند و در نتیجه در برابر حمله سیبیل مقاوم بوده و رفتار مورد نظر طراحان شبکه را به‌خوبی در گذر زمان اجرا می‌کنند.

بر این باورم که عبارت «بلاک چین» در این شبکه‌ها برای ایجاد جذابیت برای دیگران به کار می‌رود، زیرا بدون استفاده از گواه اثبات کار و یا تأیید جمعی تراکنش‌ها، این شبکه‌ها را می‌توان یک شبکه بیت کوین فاقد توکن و یا یک شبکه گران‌قیمت مقاوم در برابر سیبیل دانست.

بلاک چین، مفهومی گمشده در هیاهو

بیت کوین یک مفهوم برجسته‌ است که برای بیان بهتر پروژه‌های مشابهی که سرمایه‌گذاران و واحدهای تحقیق‌وتوسعه شرکت‌ها در ذهن دارند، به کار می‌رود.

آیا این امکان اصلا وجود داشت که شبکه ریپل بدون وجود بیت کوین شکل بگیرد؟ کوردا و هایپرلجر چطور؟ لایت کوین، اتریوم و عرضه اولیه سکه (ICO) چطور؟ آیا امکان پیدایش این پروژه‌ها وجود داشت؟ فکر می‌کنم در صورتی که بیت کوین نبود، هیچکدام از اینها هم وجود نداشتند. بیت کوین یک پروژه بسیار موفق است که برداشت‌های مختلفی را در اذهان مردم ایجاد کرده و این برداشت‌ها (درست یا نادرست) در قالب پروژه‌های متنوع نمود یافته‌اند.

به‌همین‌دلیل، نسبت به کسی که به دفعات از عبارت «بلاک چین» استفاده می‌کند (به‌ویژه اگر قصد متقاعد کردن دیگران به انجام کاری خاص را داشته باشد) مشکوک هستم. اگر کسی از این واژه (به‌خصوص در موقعیت‌هایی غیرفنی) بیش از اندازه استفاده کرد، احتمالا یکی از گزینه‌های زیر برایش صادق است:

 نیت خیری دارد، اما برای ساده‌تر صحبت‌کردن و خودداری از به‌کاربردن واژگان فنی، از این عبارت عام‌تر استفاده می‌کند.

 درک درستی از بلاک چین ندارد و به‌همین‌دلیل سعی می‌کند کمبود اطلاعات خود را با به‌کار‌بردن این عبارت جبران کند.

 قصد دارد خود را به عنوان کارشناس در حوزه‌ای خاص معرفی کند، درحالی‌که واقعا هیچ سررشته‌ای از اطلاعات فنی در آن ندارد.

به‌شدت بر این باورم که استفاده نادرست از این واژه به‌خاطر اشتیاق برخی افراد و شرکت‌ها برای ایجاد (و یا بازاریابی برای) سیستم‌هایی مشابه بیت‌کوین، ولی فاقد قابلیت‌های کلیدی آن صورت می‌گیرد. فراموش نکنید که بلاک چین بیت کوین فقط بخشی از بیت کوین است و اساس آن نیست.

بیت کوین و بلاک چین آن

بلاک چین، مفهومی گمشده در هیاهو

به کار بردن عبارت «بیت‌ کوین» برای اشاره به «بلاک چین» همچون به‌کاربردن واژه «خودرو» به‌جای «حمل‌ مسافر» است. با اینکه حمل مسافر یکی از اساسی‌ترین قابلیت‌های هر خودرو است، اما بیانگر کلیت آن نیست. بلاک چین بخشی از شبکه بیت کوین است که برای اشاره به کل آن به کار می‌رود. البته این امر به‌خودی‌خود ایرادی ندارد. مشکل وقتی ایجاد می‌شود که بگوییم بلاک چین اساس بیت کوین است و موفقیت بیت کوین فقط به‌خاطر بلاک چین بوده است.

بیت کوین بر فهرست‌های متصل به هم استوار است، اما درعین‌حال شبکه همتابه‌همتا (P2P) نیز جزو ارکان اساسی آن به شمار می‌رود. شبکه همتابه‌همتا (یک شبکه باز و بدون رهبر)، نظام پاداش درون شبکه‌ای، مقرراتی برای اجماع و الگوی گواه اثبات کار سبب می‌شود پیشنهاد دادن بلاک جعلی بسیار هزینه‌بر باشد. برای ایجاد یک بلاک جعلی در این شبکه نیاز به توان پردازشی بالا و یا انرژي بسیار زیاد داریم. به‌همین‌دلیل ایجاد بیت کوین جدید بسیار دشوار است، اما هر کسی به‌راحتی می‌تواند در تأیید آن مشارکت کند.

همه این قابلیت‌ها در کنار یکدیگر سبب ایجاد سیستمی با ویژگی‌های خاص می‌شود. این ویژگی‌ها عبارتند از: محدودیت (تعداد بیت کوین‌های قابل استخراج)، امکان حسابرسی، مقاومت در برابر جعل، توزیع به نسبت عادلانه، عدم انعطاف تقریبا بی‌نقص در عرضه (برخلاف بسیاری از بازارها، با افزایش تقاضا، عرضه بیت کوین جدید افزایش نمی‌یابد)، مشارکت آزاد (هیچ‌کسی نمی‌تواند مانع از فعالیت کاربر برای انتشار تراکنش‌ها شود) و غیره. همه این قابلیت‌ها سبب می‌شود بیت کوین به جایگاهی منحصربه‌فرد در برابر رقبایی نظیر پی پل و ویزا دست یابد. در واقع موارد ذکر شده بالا، مزیت‌های بیت کوین نسبت به رقبا هستند. بدون ماهیت همتابه‌همتا، همکاری متن باز، توسعه‌دهندگان داوطلب و از همه مهم‌تر، شیوه پیشنهاد بلوک اثبات کار، بیت کوین اصلا نمی‌توانست وجود داشته باشد.

نمودار زیر که توسط دیوید پوئل (David Puell) و بر اساس ایده پیر روچارد (Pierre Rochard) طراحی‌شده، می‌کوشد ماهیت واقعی بیت کوین را نشان دهد. دقت داشته باشید که زنجیره بلاک‌ها با اینکه نقشی مهم در عملکرد شبکه بیت کوین دارند، به تنهایی کافی نیستند. بیت کوین بر مولفه‌های دیگری نیز تکیه دارد.

بلاک چین، مفهومی گمشده در هیاهو

نمی‌توانم دقیقا به شما بگویم که اساس بیت کوین چیست. اما تردیدی نیست که محدودکردن بیت کوین به زنجیره‌ای از بلاک‌ها، نگاهی کوته‌بینانه است. بلاک چین روح بیت کوین نیست. اما اگر بلاک چین را از بیت کوین خارج کنید، این شبکه تقریبا چیزی نخواهد داشت.

چرا در برابر استفاده از واژه «بلاک چین» بایستیم؟

فکر می‌کنم ترسیم یک چارچوب مفهومی بهتر به درک بهتر موضوع کمک می‌کند. جورج اورول (George Orwell)، نویسنده مشهور انگلیسی، بر این باور بود که کلمات به‌صورت‌مستقیم بر شیوه نگاه ما به دنیا تأثیر می‌گذارند. او حتی به این نکته اشاره کرد که حذف کلمات می‌تواند به از بین رفتن موضوع استفاده از آنها بی‌انجامد.

توضیح مترجم: جورج اورول در کتاب ۱۹۸۴ برای اولین بار عبارت «گفتارنو» (newspeak) را مطرح کرد. حکومت اینگساک (IngSoc) که یک حکومت تمامیت‌خواه در یک سرزمین خیالی به نام اوشیانا بود، شیوه‌ای جدید از گفتار را با نام «گفتارنو» ایجاد کرد و مورد استفاده قرار داد. در گفتارنو، واژگانی که با جها‌ن‌بینی و ارزش‌های اینگساک در تضاد بود حذف می‌شد. گفتارنو در برابر گفتارکهن (Oldspeak) قرار داشت که از سوی حاکمیت به عنوان زبانی منحرف شناخته می‌شد.

جورج اورول نوشته است:

هدف از گفتارنو فقط ایجاد واسطه‌ای برای بیان دیدگاه‌ها و عادت‌های ذهنی وفاداران به اینگساک نبود، بلکه این الگو می‌خواست همه حالت‌های فکری دیگر را از بین ببرد. هدف تعیین‌شده این بود که وقتی همه از گفتارنو استفاده کردند و گفتارکهن یا همان تفکر  اهریمنی- که از اصول بنیادین اینگسوک متفاوت بود- کاملا منسوخ شد، امکان فکرکردن به چیزی به جز اصول تعیین‌شده، حداقل تا جایی که تفکر به کلمات وابسته است، از بین برود.

بر اساس نظر جورج اورول، اگر کلمه «آزادی» به‌صورت عمومی مورد استفاده قرار نگیرد، اشتیاق برای آزادی نیز از بین می‌رود. اورول به‌شدت بر این باور بود که واژگان غیردقیق نشانگر تفکر مغشوش و غیرشفاف است که از آن برای بی‌اعتنا ساختن خواننده نه‌چندان زیرک به محتوایی فاقد پشتوانه استفاده می‌شود.

بلاک چین، مفهومی گمشده در هیاهو

جورج اورول

منظورم این است که بالابردن جایگاه لیست‌های به‌هم‌پیوسته به مقام والایی که «بلاک چین» این روزها یافته، در واقع نوعی افراط و بزرگ‌نمایی بی‌دلیل است. بیان اینکه بیت کوین فقط یک بلاک چین است و یا اینکه بیت کوین منشا شکل‌گیری بلاک چین است، نیز نوعی ضربه‌زدن به اعتبار بیت کوین به شمار می‌رود.

تلاش برای جاانداختن بیت کوین در گفتمان عامه مردم موجب می‌شود این واژه معنای دقیق خود را از دست بدهد. امروزه واژه «بلاک چین» دیگر اهمیت چشمگیر نوآوری ایجاد شده (یعنی یک سیستم مالی با کمترین اعتماد در‌ آن) را کمتر در خود دارد و در عوض، مفاهیم دیگری (خواه واقعی و خواه تخیلی) نظیر مدیریت زنجیره تأمین شرکت‌ها با آن عجین شده است.

برای ادامه مسیر باید روراست باشیم!

بلاک چین، مفهومی گمشده در هیاهو

درخواست من از شرکت‌هایی که شبکه بلاک چین خصوصی دارند: درباره چیزی که ایجاد کرده‌اید روراست باشید. اگر پایگاه‌داده‌ای دارید که توسط یک کنسرسیوم از سازمان‌های مشخص مدیریت می‌شود، ادعا نکنید که این شبکه دارای قابلیت‌هایی است که آن را در برابر عوامل تهدید‌کننده حفط می‌کند. فرض کنید اصلا بیت کوین وجود نداشت. در این صورت، با چه زبانی، این شبکه را به مشتریان توضیح می‌دادید؟

بگذارید بلاک چین برای شبکه‌های عمومی باشد. قرار نیست شما با آنها رقابت کنید. سیستم‌ شما اهدافی کاملا متفاوت را دنبال می‌کند. اگر همچنان می‌خواهید نام «بلاک چین» را روی شبکه‌تان قرار دهید، توصیه می‌کنم مراقب آنچه «بلاک چین» می‌خوانید باشید و حتما به تمایزهای بین شبکه‌تان با بلاک چین‌های باز و عمومی دقت کنید.

درخواست من از کارشناسان علوم رایانه: دست از مسخره‌کردن افراد غیرفنی به‌خاطر استفاده از واژه «بلاک چین» بردارید. واقعیت این است که از یک نکته مهم غافلید و آن اینکه منظور مردم از بلاک چین، ساختار داده‌ای آن نیست. «بلاک چین» متاسفانه یا خوشبختانه (و به نظر خودم متاسفانه) به واژه‌ای عمومی تبدیل شده که برای اشاره به یک سیستم کلی – اعم از اقتصادی و اجتماعی – به کار می‌رود و نه ساختار فنی آن.

درخواست من از مسئولان قانون‌گذار: سعی نکنید «بلاک چین» را تعریف کرده و یا مقرراتی برای آن وضع کنید. در نهایت در این کار شکست می‌خورید و دلیلش این است که عبارت «بلاک چین» آن قدر معنای گسترده‌ای یافته که تعریف آن ناممکن شده است. یک تعریف باید مشخص و سودمند باشد و درعین‌حال، آن قدر کلی باشد که بتواند همه اجزا را در بر بگیرد. واژه «بلاک چین» بیش از اندازه کلی است و تعریفش امکان‌پذیر نیست.

در مقابل، به فکر تمرکززدایی باشید. دقت داشته باشید که قانون‌گذاری برای ارزهای دیجیتال احتمالا نتواند برخی از توکن‌های دارای پشتوانه و نیز بلاک چین‌های خصوصی را در برگیرد. بلاک چین‌های خصوصی یا شرکتی با بلاک چین بیت کوین متفاوت هستند. اینها هیچ وجه اشتراکی ندارند.

درخواست من از بقیه: لطفا برای مقابله با استفاده از واژه «بلاک چین» در موقعیت‌های مختلف به من کمک کنید. بیایید عبارت‌هایی جدیدی را ایجاد کنیم که مشخص و کاربردی باشند و به‌خوبی به موضوع مورد نظر اشاره کنند. مدتی است از عبارت «بلاک چین عمومی» برای توصیف شبکه‌های باز و بدون نیاز به مجوز نظیر بیت کوین و اتریوم استفاده می‌کنم. اما دوست دارم عبارتی دیگر را برای این موضوع بیابم که واژه «بلاک چین» در آن نباشد.

اگر همچنان اصرار به استفاده از این کلمه دارید، بد نیست توصیفی که پیتر تاد (Peter Todd) از آن دارد را هم بشنوید. پیتر تاد می‌گوید:

یک بلاک چین، زنجیره‌ای از بلاک‌هاست.

استفاده از آن به‌شکل کوتاه و مستقیم سبب می‌شود از وزن مفهومی آن کاسته شود و نتوان به توانایی شگفت‌انگیزش برای ایجاد سیستمی یکدست و در دسترس اشاره کرد. هر قدر تعریف‌تان از «بلاک چین» صادقانه‌تر و روراست‌تر باشد، با تصویری که در رسانه‌ها از آن ترسیم می‌شود بیشتر فاصله خواهد داشت.

بلاک چین در تعریف پیتر تاد صرفا راهی برای سازماندهی داده‌ها است. این تعریف با تعریفی که امروزه در ذهن بسیاری از افراد از بلاک چین وجود دارد، بسیار متفاوت است.

اگر دوست دارید درباره سیستم‌های مختلفی که هر کدام بخشی از قابلیت‌های بلاک چین را در خود دارند بیشتر آشنا شوید، توصیه می‌کنم «سیستم‌های فناوری دفتر کل توزیع شده: یک چارچوب مفهومی» را مطالعه کنید. این مطالعه یک تحقیق بین‌رشته‌ای است که توسط پژوهشگران و اساتید دانشگاه و تحت نظارت مرکز مالی جایگزین کمبریج منتشر شده است.

خودم در چند استارتاپ بلاک چین سرمایه‌گذاری کرده‌ام. اما این ربطی به موارد ذکر شده بالا ندارد. این واژه آن‌قدر گسترش یافته که ما هم به‌راحتی از آن استفاده می‌کنیم. اما خیلی دوست داریم دیگر از آن استفاده نکنیم. واژه «بلاک چین» مفاهیم متمایز و متناقض زیادی را در خود دارد که برخی از آنها برایمان خوشایند و برخی دیگر ناخوشایند است.

فکر می‌کنم اگر ۵ تا ۱۰ سال آینده به وضعیت این روزهایمان و استفاده وسیع از واژه «بلاک چین» نگاه کنیم، کمی خجالت‌زده شویم! درست همان‌طور که عبارت «گشت‌وگذار در وب جهان گستر» و «بزرگراه اطلاعات» این روزها برایمان عجیب و خنده‌دار است! هدف این مقاله، درخواست از همه برای مشارکت به‌منظور یافتن عبارتی جایگزین است. پس شما هم به ما کمک کنید!

منبع: medium

تعداد صفحات : 177

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1767
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 38
  • آی پی دیروز : 89
  • بازدید امروز : 51
  • باردید دیروز : 466
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,383
  • بازدید ماه : 879
  • بازدید سال : 28,049
  • بازدید کلی : 253,506